بیماری لوک آمریکایی

بیماری لوک آمريکايي مهم ترين بیماری زنبورهای عسل است. مهم‌ترين مکانیسم مقاومت به اين بیماری در هر كلني، رفتار بهداشتي زنبورهای بالغ نسبت به لاروهای آلوده است. زنبورهای كارگر كه اين رفتار را نشان مي دهند، به سرعت لاروهای آلوده را از بین می‌برند. تشکیل اسپورها يا عفونت زايي باكتری تقريباً روزهای 10-11 پس از تخم گذاری رخ می‌دهد. در اين زمان نوزاد در مرحله پیش شفیره و در داخل حجرۀ سربسته قرار دارد، كه با تشکیل اسپورها و مرگ نوزاد همراه است.
در سراسر جهان لوک آمريکايي به عنوان يکي از مخرب‌ترين بیماری‌های میکروبي نوزادان زنبور عسل شناخته شده است. هر جا كه كلني‌های زنبور عسل نگهداری می‌شود، اين بیماری به وفور ديده می‌شود.
در مناطق استوايي آسیا، كه در طول سال نور خورشید فراوان و درجه حرارت نسبتاً بالا است، اين بیماری كمتر باعث آسیب شديد به زنبوران عسل می‌شود. نام لوک يك واژۀ فرانسوی (به معني لباس كهنه ومندرس) است.
خیلي قبل از شناخت عامل بیماری، زنبورداراني كه لاروهای زنبوران را دگرگون شده يا فاسد و قاب‌های مومي كندوها را آلوده به پروانه موم خوار می‌يافتند، اين واژه را به اين بیماری اطلاق می‌نمودند. به نظر می‌رسد كه لوک آمريکايي بايد از زمان‌های باستان شناخته شده باشد. ارسطو اين بیماری را توصیف نموده، وی به دلیل رنگ لاروها، اين بیماری را زنگ زدگي، نامیده است. تا سال‌های 1900 به اشتباه تصور می‌كردند كه بین رطوبت و ايجاد بیماری، يك ارتباط وجود دارد، همان گونه كه بین آب و زنگ زدگي ارتباط برقرار است.
در سال 1769، يك زيست شناس بنام شیراک، در كتاب داستان زنبوران، عواملي مثل گذاشتن تخم‌های بد توسط ملکه يا وضعیت قرار گرفتن لاروها را به لوک آمريکايي نسبت داده است. او برای ريشه كن كردن بیماری، همان روش هايي را كه برای مقابله با ساير عوامل عفوني بکار می‌رود پیشنهاد كرده است.
سال‌ها پیش (1717 – 1780) زنبوردار ملکه اتريش روش هايي را برای مقابله با اين بیماری از قبیل بچه گرفتن از كلني ها، جوان كردن كلني‌ها و تعويض كندو توصیه نموده، كه قابل چشم پوشي نیست.
در سال 1885 احتمال دخالت باكتری‌ها در اين بیماری مطرح شد. به دنبال آن در سال 1904 شخصي به نام وایت میکرب عامل اين بیماری راكشف كرد و نام بیماری حاصله از آن را لوک آمريکايي نامید. لوک آمريکايي بعداً توسط دانشمندان آلماني توصیف گرديد. بیماری لوک آمريکايي يك بیماری عفوني با گسترش جهاني و واگیری شديد است كه نوزادان را درمرحله قبل از شفیرگي، مبتلا می‌نمايد. علائم آلودگي به آساني در لاروهای تازه تلف شده قابل تشخیص است.

* همه گیری شناسي:
تا سال 1906 دو بیماری لوک آمريکايي و اروپايي از هم قابل تفکیك نبوده و به يك نام نامیده می‌شدند. تا اين كه در همان سال جهت تفکیك آن ها، دو عنوان آمريکايي و اروپايي برای اين دو بیماری اعلام گرديد. اين نام گذاری براساس منطقه‌ای كه اولین بار راجع به بیماری تحقیق صورت گرفته، انجام شده است.
لوک آمريکايي به شکل حاد در نوزادان بیماری ايجاد نموده و از معدود بیماری‌های زنبور عسل است كه توانايي از بین بردن كلني را دارد. عامل آن برای مدت طولاني (35 سال يا بیشتر) زنده مانده و شرايط نامناسب را تحمل مي نمايد. مهم ترین منبع آلودگي و عامل اصلي انتشار اسپورها، قاب‌های حاوی شفیره‌های آلوده است. عفونت لوک به صورت دوره‌ای در جمعیت‌های زنبور ديده می‌شود.
اين بیماری فوق العاده واگیر است. بیماری در كلني هايي كه قاب‌های آنها با قاب‌های آلوده تعويض گرديده يا كلني هايي كه توسط كلني‌های آلوده غارت شده‌اند ديده می‌شود. از آن جايي كه در طبیعت به دلیل محدوديت تعداد كلني‌های زنبور در هر منطقه، تهاجم و غارت در بین كلني‌ها وجود نداشته، اين بیماری در آن‌ها ديده نمي شود. دريچه پرواز اين كلني‌ها نیز كوچك و دفاع در مقابل غارت گران موثر تر و انتقال آلودگي محدود می‌باشد. واگیری فصلي در لوک وجود ندارد و در هر فصل از سال، ممکن است بیماری رخ دهد. اما بیشتر در طول فصل پرورشِ شفیره‌ها مشاهده می‌شود.

* سبب شناسي:
عامل بیماری:
عامل اين بیماری يك باكتری است كه در شرايط مناسب برای تکثیر به شکل میله‌ای (باسیل) و در شرايط نامناسب به شکل مقاوم (اسپور) در می‌آيد. لارو زنبور عسل توسط اسپور اين باكتری آلوده و بعد از چند روز تلف می‌شود. اسپور در محوطه روده جوانه زده، باكتری آزاد شده، با نفوذ از ديواره روده، وارد محوطۀ بطني و در آنجا تکثیر می‌شود. علايم بالیني بیماری اغلب زماني آشکار می‌شود كه درب سلول بسته شده و لارو تلف گرديده است. تحقیقات اخیرنشان داده است كه اختلاف زيادی در حدت گونه‌های مختلف باكتری وجود دارد و با LT500 بیان می‌شود. به طوری كه برخي از گونه‌ها می‌توانند قبل از بسته شدن درب حجره، لارو را تلف نمايند.

فرم فعال:
فرم فعال يا رويشي باكتری كه قابلیت رشد و تکثیر دارد، به شکل باسیل و گرم مثبت است. اندازه آن 5/2×5/0 میکرون است. در پیرامون آن يك مجموعه تاژک قرار داشته كه شامل 30 تا 35 تاژک متحرک است. با اين وجود تحرک آن ضعیف می‌باشد.

فرم مقاوم:
باكتری پس از ورود به بدن لارو رشد و تکثیر نموده تا زماني كه شرايط تکثیر محدود شود. باكتری در صورت مواجه شدن با عوامل محدود كننده، كوتاه و میله‌ای شکل شده، تاژک‌های خود را از دست داده و در مركز يا در نزديك انتها دارای هاگ می‌شود، كه فرم مقاوم باكتری است. اندازه اسپور 5/1×5/0 میکرون می‌باشد.
اسپور يا هاگ باكتری لوک اروپايي با میکروسکوپ الکتروني اسپور باكتری با میکروسکوپ نوری خالي به نظر می‌رسد، چون با رنگ‌آمیزی، داخل آن رنگ نگرفته ولي خارج آن رنگ می‌گیرد.
سیر تکاملي:
زماني كه شرايط مناسب باشد، در عرض 24 تا 48 ساعت هاگ تغییر شکل داده و از آن يك باسیل متولد مي شود. سپس باسیل‌ها (به طريق تقسیم دوتايي) تکثیر می‌شوند. باسیل هايي كه می‌خواهند تقسیم شوند خیلي از ساير باسیل‌ها كوتاه ترند.
مقاومت اسپور:
– در برابر اشعه ماوراء بنفش مقاوم است.
– در مقابل تخمیر مقاومت دارد.
– اسپور در داخل شفیره آلوده، می‌تواند 8 ساعت در حرارت خشك (فور) 100 درجه سانتي گراد، مقاومت
نمايد.
– اسپور در آب 100 درجه به شکل معلق12 تا 15 دقیقه مقاومت دارد.
– 20 دقیقه در فرمل 20 درصد مقاومت دارد.
– 14-12ساعت در معرض مستقیم اكسید اتیلن دوام می‌آورد.
– بیش از يك سال در داخل عسل دوام دارد.
عواملي كه عنوان شد در بروز بیماری نقش هماهنگ دارند. ماسن توانست بوسیله اسپور هايي كه از پولك يا فلس حاصله از لوک بدست آمده بود، بعد از سي سال بیماری را ايجاد نمايد. از طرف ديگر تاكنون هیچ تفاوتي بین گونه‌های متعدد باسیل بدست آمده از مناطق مختلف دنیا، مشاهده نشده است.
* عوامل مستعد كننده: برخي از نژادها و گونه‌های زنبور عسل به لوک آمريکايي مقاوم و برخي حساس تر و آسیب پذيرتر می‌باشند. اين خصوصیت می‌تواند به عوامل زير ارتباط داشته باشد:
* رفتار بهداشتي یا نظافت گری:
زنبوران نظافت گر اين توانايي را دارند كه لاروهای آلوده را شناسايي و از كندو حذف كنند. اگر اين حذف قبل از گسترش آلودگي انجام شود، بیماری بروز نخواهد كرد. نظافت گری فاكتوری مؤثر است كه همیشه قابل محاسبه نیست. اين فاكتور تحت تأثیر قدرت كلني می‌باشد و به سن و وضعیت ژنتیکي زنبور بستگي دارد. فاكتور نظافت‌گری در پیشگیری و كنترل از اغلب بیماری‌های نوزادان نقش تعیین كننده دارد.
رفتار بهداشتي يا نظافت گری يك صفت است كه در مقاومت نسبت به بیماری نوزادگچي، لوک آمريکايي و واروآ نقش دارد. صفت نظافت گری زنبور عسل را قادر می‌سازد تا بوی شفیرۀ بیمار يا تلف شده را، تشخیص دهد. زنبورهايي كه اين صفت در آن‌ها قوی است، قادر به تشخیص لاروهايي كه به تازگي آلوده شده اند می‌باشند. آن‌ها پوشش اين گونه حجرات را برداشته و لارو يا شفیره‌ها را قبل از تبديل شدن به فرم عفوني، حذف می‌نمايند. اين كار باعث كاهش آلودگي و كنترل بیماری می‌شود. كلني هايي كه از اين صفت برخوردار هستند، بعد از واگیری، مقاومت نموده و می‌توانند دوباره تولید را از سرگیرند.
* تمایل به غارت:
برخي نژادها كه تمايل فراوان به غارت داشته و به دلیل ابتلا به بیماری دارای كلني‌های ضعیف بوده و عامل
انتشار بیماری می‌باشند.
* تغییر محیط یا جا به جایي كندوها:
يك عامل مستعد كننده ديگر است. اگر تغییر محیط يا جا به جايي از نظر محیطي خیلي متفاوت باشد، توازن كلني را بر هم می‌زند و آن‌ها را نسبت به ابتلاء به لوک آمريکايي آسیب پذير می‌سازد.
*سایر عوامل:
از عوامل ديگری كه توازن كلني و شرايط طبیعي را تغییر می‌دهد و در مقاومت كلني ايجاد اختلال می‌كند، استرس‌های مختلف مثل بازديد‌های بي رويه، تغذيۀ نامناسب، كمبود‌های تغذيه‌ای، حمل و نقل، استفاده از مواد شیمیايي، مواجهه با سموم و مصرف بي رويه دارو را می‌توان نام برد.
* رده بندی عامل بیماری:
در سال 1907 كه باسیلوس لاروا را به عنوان عامل بیماری لوک شناخته شد، توضیحات مفصلي در اين باره ارايه گرديد. سپس درسال 1993، اين عامل را مجدداً در جنس جديدی (پاني باسیلوس) دسته بندی نمودند. پاني باسیلوس در گروه سوم گونه‌های باسیلوس قرار گرفت.
رده بندی كه در سال 1996 صورت گرفت، نشان داده كه عضو ديگری از اين جنس به نام پاني باسیلوس پولوی فاسیانس، عامل بیماری پولك پودری، يك عامل بیماری زای ضعیف در لاروهای زنبور عسل است كه بسیار به باكتری عامل لوک شباهت دارد. براساس اين مطالعه 11 گونه از جنس پاني باسیلوس وجود دارد. عامل لوک آمريکايي در رده بندی جديد Paenibacillus larvae subsp. larvae نام دارد.
* انتشار در كلني:
عامل بیماری فقط لاروهای زنبوران عسل را مبتلا نموده و بر زنبوران بالغ اثری ندارد. لاروها با مصرف غذای حاوی اسپور آلوده می‌شوند. برخي از لاروهای آلوده توسط زنبوران كارگر كه مسئول نظافت كلني هستند، از كندو خارج مي‌شوند.
باگذشت زمان، لاروها يا شفیره‌های آلوده خشك گرديده و تبديل به فلس يا پولك می‌شوند. پولك به سختي به ته سلول چسبیده و خارج كردن آن برای زنبوران نظافت گر بسیار مشکل است.
يك پولك حاوی حدود 2500 میلیون اسپور می‌باشد. قاب‌های آلوده نبايد در كندو مورد استفاده قرار گیرند. در غیر اين صورت حدود 20 درصد از لاروهای پرورش يافته در سلول هايي كه قبلاً حاوی لارو آلوده بوده اند، آلوده خواهند شد.
زنبوران نظافت گر با پولك‌های لوک سركار دارند. با وجودی كه اغلب اسپورها در زنبوران بالغ با فیلتر پیش معده از كیسه عسلي خارج و از طريق روده دفع می‌شوند، ولي احتمال دارد هنگامي كه وظیفه پرستاری را عهده دار مي شوند، اسپور‌ها را به غذای لاروی و لارو انتقال دهند.
مقاومت لارو به لوک آمريکايي با افزايش سن افزايش يافته، طوری كه در روز اول بعداز تولد يك اسپور مي تواند يك لارو را آلوده نمايد، در حالي كه بعد از گذشت 52 ساعت، لاروها كاملاً مقاوم می‌شوند.
* انتشار بین كلني ها:
لوک آمريکايي از يك كلني به كلني ديگر انتقال می‌شود. اين مرحله يك مرحله ضروری در گردش عامل بیماری است. در اين راستا عملیات زنبورداری در گسترش بیماری اثر قابل توجهي دارد. انتقال لوک آمريکايي از يك كلني به كلني ديگر به طرق مختلف انجام پذير است. از جمله:
– تغذيۀ كلني با عسل و گرده آلوده،
– انتقال قابهای شفیره از كلني‌های آلوده به كلني‌های سالم،
– استفاده از تجهیزات آلوده به میکروب، كه البته به ندرت باعث انتقال آلودگي می‌شود.
– جا به جايي كلني‌های سالم به نزديك كلني‌های آلوده
– وارد كردن كلني يا بچه كندوی آلوده به زنبورستان سالم بدون رعايت نکات بهداشتي.
عامل لوک آمريکايي ممکن است به صورت مخفي و مدت طولاني در يك كلني وجود داشته باشد. با اين وجود اگر چند لارو آلوده شوند و قبل از اين كه توسط زنبوران نظافت گر از كلني خارج گردند، تلف شوند، عفونت به مرحله تولید اسپور خواهد رسید.
* بیماری زایي:
اسپورها فرم عفونت زای بیماری هستند. لاروها با مصرف غذای حاوی اسپور، آلوده می‌شوند. میلیون‌ها اسپور لازم است تا لارو بزرگتر از 2 روز را آلوده نمايد اما لاروهای كه سن آن‌ها كمتر از 24 ساعت است با حدود 10 اسپور آلوده می‌شوند.
اسپورها حدوداً يك روز بعد از بلع در محوطه روده میاني 1 باز شده و باكتری آزاد می‌شود. شرايط جوانه زدن اسپورها در لاروهای جوان ايده آل است اما در بدن لاروهای مسن محیط روده برای رشد يا جوانه زدن نامناسب مي باشد. اين حالت در رشد میکروب در شرايط آزمايشگاهي قابل رويت است. جوانه زدن اسپور‌ها در PH حدود 6/6 و درجه حرارت 37 و در شرايط میکرو آئروفیلیك صورت می‌گیرد.
بعد از جوانه زدن اسپور، باكتری میله‌ای شکل و تاژک دار آزاد می‌شود. باكتری عامل بیماری كه هوازی و متحرک می‌باشد، نمي تواند در روده لارو تکثیر نمايد. لذا لازم است باكتری‌ها از طريق اپي تلیوم روده وارد همولنف شوند. در همولنف شرايط هوازی فراهم است و تکثیر در آن جا صورت می‌گیرد.
برای ورود به همولنف، باكتری‌های موجود در محوطۀ روده میاني بايد از غشاء پری تروفیك عبور كرده و وارد سلول‌های اپي تلیوم روده میاني شده و بعد از منهدم كردن سلول، وارد محوطه بطني يا همولنف میزبان شود.
میکروب میله‌ای شکل اگر نتواند وارد همولنف شود، همراه مدفوع دفع می‌شود. میکروب‌های میلهای شکل برای لاروها عفونت زا نیستند، نمي توانند خشکي را تحمل نمايند و از بین می‌روند. به نظر می‌رسد كه شرايط جوانه زدن اسپورها در لاروهای مسن چندان مناسب نبوده و آهسته تر از لاروهای جوان صورت می‌گیرد. غشاء پری تروفیك لاروهای مسن ضخیم و می‌تواند از حركت میکروب جلوگیری كند.
اگر باكتری با موفقیت از هر دو مانع، يعني از اپي تلیوم روده و غشاء پری تروفیك عبور نمايد، وارد همولنف يا محوطه بطني می‌شود. باكتری در بافت‌های لارو تکثیر شده و لارو را قبل از تبديل شدن به شفیره، در مرحلۀ پیش شفیرگي )روز يازدهم(، به سرعت از بین می‌برد. در اين مرحله اسپورها تشکیل می‌شود.
در اين بیماری تغییرات لارو در چهار مرحله مشاهده می‌شود:
* مرحله اول: شکل و قطعات بدني لارو محفوظ مانده اما رنگ سفید صدفي و انعطاف لارو كم می‌شود كه بستگي به میزان تکثیر باسیل در لارو، دارد. در اين مرحله واگیری ممکن نیست.
* مرحله دوم: در اين مرحله فرم قطعات بدني از بین رفته، لارو قهوه‌ای و چسبناک می‌شود. باسیل‌ها شروع به هاگ دار شدن می‌نمايند. واگیری در اين مرحله ممکن است.
* مرحله سوم: لارو بعد از تلف شدن به رنگ قهوه‌ای تیره درآمده و درته سلول قرار می‌گیرد. در اين مرحله، محتويات بدن لارو رقیق و پوست آن به آساني پاره می‌شود. تمام بافت‌های بدنِ لاروِ آلوده (13-14روزه) اسپور می‌باشد. واگیری در اين مرحله حداكثر است.
* مرحله چهارم: بعد از مدتي لارو آلوده خشك شده و به فلس يا پولك تبديل شده و به ديواره يا ته سلول مي چسبد. در اين مرحله چیزی به جز اسپور يافت نخواهد شد.
* اهمیت چهار مرحله از آلودگي لاروها:
برداشتن لارو توسط زنبوران در مرحله اول، كه فقط باسیل‌ها حضور دارند، درمان توسط كلني را تسهیل مي
نمايد. برداشتن لارو در مرحلۀ بعد (لارو قهوه‌ای و چسبناک) موجب تماس زنبوران با توده لاروهای كش دار و باعث
گسترش آلودگي می‌شود.
– در رابطه با پلاک ها، تنها راه حذف، توسط زنبوران (جويدن و بلعیدن بخشي از ديواره حجره‌ها و پلاک ها) مي باشد. پیش معده نقش خود را در تصفیه می‌تواند بازی كند و 80 درصد اسپور‌ها را وارد چینه دان نمايد. اين اسپورها معمولاً داخل معده، باز شده، بعد از ورود به روده به فرم غیر بیماری زا تبديل و از روده خارج می‌شوند. برخي از انگلها مثل لاروهای پروانه موم خوار با مصرف موم و مواد موجود در حجره ها، از طريق مدفوع، اسپور‌ها را منتشر يا بدون تغییر آنها را حفظ می‌نمايند.
* انتشار در زنبورستان و در منطقه:
عواملي مثل تعويض قاب با قاب آلوده، تغذيه با عسل با منشاء مشکوک، حمل و نقل به محل الوده، بچه گیری از كلني‌های آلوده، رفت و آمد نرها به كلني‌های آلوده، غارت كندوهای آلوده از عوامل گسترش آلودگي می‌باشند.
* تعویض قاب یا كندو
مهم ترين فاكتور گسترش لوک در يك زنبورستان دريافت قاب‌های آلودۀ نوزادان يا قاب‌های آلودۀ عسل در زمان بازديد كندو‌ها يا زمان عسل گیری است. كندوهای دريافت كننده قاب آلوده بعد از ابتلاء می‌توانند به عنوان منبع آلودگي در زنبورستان عمل نمايند. استفاده از لوازم آلوده نیز می‌تواند يك منبع توسعه لوک در زنبورستان باشد.
* تغذیه:
تغذيه كلني با عسل يا گردۀ آلوده، می‌تواند باعث انتقال لوک شود. لذا لازم است قبل از استفاده از اين مواد، از سالم بودن منشاء آن اطمینان حاصل نمود، در غیر اين صورت تغذيه با شربت شکر، ارزان تر و امن تر است.
* كوچ یا جا به جایي كندوها:
زنبورداران چند بار كندوهای خود را در جستجوی منابع شهد جا به جا می‌كنند. اين جا به جايي ممکن است باعث انتشار آلودگي شود. كندو‌های آلوده می‌توانند بیماری را به مناطق جديد منتقل كرده، يا كندوهای سالم جا به جا شده می‌توانند از كندوهای مبتلا كه در مجاورت قرار دارند، آلودگي را دريافت نمايند. لذا هنگام كوچ، زنبورداران بايد از سالم بودن كلني‌های مجاور اطمینان حاصل نمايند.
* گُم كردن كندو:
زنبوران صحرای رو آلوده، ممکن است هنگام برگشت، نتوانند كندوی خود را پیدا نمايند. اين حالت مخصوصاً در زماني كه جهت نور تغییر می‌كند، رخ می‌دهد. لذا زنبور آلوده وارد كندوی سالم می‌شود. به اين طريق احتمال دارد كلني‌های سالم كه در مجاور كلني‌های آلوده قرار دارند، توسط كلني‌های مجاور، آلوده شوند. به نظر می‌رسد اين حالت اغلب زماني رخ می‌دهد كه كندوها كوچ داده می‌شوند.
* علائم بالیني:
لوک آمريکايي علايم مشخص داشته و شامل خصوصیات شان و خصوصیات محتويات سلول می‌باشد.
* شفیره‌های موزاییک مانند:
اين حالت به خاطر وجود سلول‌های سر پوشیده و سر باز در كنار يکديگر است. در يك قاب سالم تخم‌گذاری يکنواخت است و نوزادان هم سن در كنار هم قرار دارند. وجود نوزادان در سنین مختلف در يك قاب، منظرۀ عمومي شان‌های مبتلا می‌باشد، كه به حالت موزايیکي موسوم است. حذف نوزادان تلف شده توسط زنبوران نظافت گر و جايگزين شدن آنها با تخم‌های جديد، حالت ذكر شده را در چهرۀ قاب ايجاد می‌نمايد. در بیماری‌های ديگر نیز كه شفیره‌ها مبتلا می‌شوند، حالت موزايیکي مشاهده می‌شود.
* فرورفتگي درب حجره ها:
درپوش سلول‌های حاوی لاروهای مريض تیره رنگ، چرب، فرو رفته و سوراخ دار است. اين درپوش‌ها توسط زنبوراني كه در جستجوی حذف لاروهای مريض می‌باشند، جويده می‌شوند.
* بوی آمونیاكي شدید:
قاب‌های حاوی لاروهای آلوده، دارای بوی خاص (ترشیدگي) می‌باشد. اين بو به دلیل وجود اسیدهای فرار است كه در ابتدای بیماری از قاب‌ها استشمام می‌شود و در شرايط آلودگي شديد از سوراخ پرواز قابل درک است.
* لاروهای كش دار:
لاروهای كش دار علامت آلودگي شديد به لوک آمريکايي است. در اين حالت لارو به ديواره جانبي حجره، مي چسبد و تشکیل يك توده قهوه‌ای متمايل به سیاه را می‌دهد.
* لارو كش دار
با فرو نمودن يك چوب كبريت داخل حجره آلوده، بافت بدن لارو به صورت ماده چسبناكي به آن می‌چسبد كه با بیرون آوردن چوب كبريت از حجره، قابل مشاهده است.
* لارو خمیری:
بعد از مدتي، لارو چسبناک، خصوصیت كش دار بودن را از دست داده و خشك می‌شود. در اين حالت داخل حجره زنبور عسل يك توده خمیری مشاهده می‌شود، كه لارو خمیری نامیده می‌شود.
پلاک‌های لوک:
بعد از خشك شدن، لاروهای چسبناک و خمیری به يك پوسته قهوه‌ای تبديل شده كه به ديواره حجره چسبیده و حاوی چیزی به جز اسپور نیست. هر پلاک حاوی حدود دو میلیارد و نیم اسپور می‌باشد. با نظر اجمالي به قاب ها، پلاک‌ها به سختي قابل رؤيت‌اند، ولي منبع انتقال بیماری می‌باشند. در برخي موارد لاروهای كش دار در كف حجره يا سلول هايي كه درب آنها باز است، ديده می‌شود. اين حالت به دلیل برداشت درب حجرات آلوده توسط زنبوران ايجاد می‌شود. گاهي نیز سرعت اثر عامل بیماری و تلف شدن لارو، مانع بسته شدن درب حجره می‌شود. اگر مرگ در مرحله شفیرگي حادث شود، زبان و زوايد دهاني خارج می‌شود كه از علائم بیماری است. علاوه بر زبان، ساير بخش‌ها مثل پاها و سر در فلس خشك شده كاملاً مشخص می‌باشد.
* نمونه برداری، نگهداری و شرایط انتقال به آزمایشگاه:
تشخیص صحیح هر بیماری به نمونۀ مربوطه بستگي دارد، مخصوصاً در بیماری‌های مخصوص شفیره ها، لازم است نمونه مربوطه حاوی شفیره‌های تلف شده، در حد امکان تغییر رنگ يافته و فاقد عسل باشد. بعلاوه بهتر است نمونه را در كاغذ پیچیده يا قاب لازم است نمونۀ اخذ شده از شان مومي در اندازۀ حدود 10×10 سانتی متر باشد. مومي را در بسته بندی چوبي يا مقوايي ارسال نمود. از بسته بندی در بسته‌های پلاستیکي، آلومینیوم، كاغذ مومي، قوطي يا شیشه پرهیز گردد. چون اين مواد باعث رشد قارچ در نمونه شده و تشخیص قطعي را تقريباً غیر ممکن مي سازد.
ترجمه و تألیف: دكتر محمد فرسي

کپی شده از سایت زنبورداران پیشرو

برای ثبت دیدگاه باید ابتدا ثبت نام کنید
افزودن دیدگاه جدید